شاعر : مرتضی محمود پور نوع شعر : مدح و مناجات با ائمه وزن شعر : مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن قالب شعر : غزل
طلـوع نـور من از کاظمین میبـیـنم ز آسـمـان ولایـت سـتـاره مـیچـیـنم به عشق حضرتکاظم دلم هوایی شد دراین تکاثر بیحد به عشق خوشبینم
زکار بستۀ من شد گرهگشا زین رو که دادهام بـه هـوایت هــوای آئـیــنـم قسم بهخاک سرکوی لـیـلی ومجنون که درجـنون به تـمـنایعاشـقی اینم
میان خنده وگریه به خویش میگفتم به زیر سایه این خانهات چو پرچینم
به مثل بال کـبـوتر مـقـیم این حـرمم سبکتر ازپرِکاهم به عشق سنگینم
چـقدر مـادرمن سفـره نذرمن کرده به نامنامی مـوسایات چهخوشبـینم
دوبـاره اذن بـده تـا بهپـای تـوافـتـم که خـاک پـای توگـشتن تمـامی دینم